تصمیم دارید کسب و کار خود را شروع کنید؟ یا کسب و کاری را شروع کردهاید و پس از بارها برنامهریزی هنوز مرحله اول را پشت سر نگذاشتهاید؟ نگران نباشید. آموزشگاه آنلاین استارت آباد قصد دارد در این مقاله به معرفی 0 تا 100 بوم کسب و کار بپردازد و شما را با ابزاری منحصر به فرد آشنا کند. شما پس از یادگیری طراحی بوم مدل کسب و کار میتوانید بوم ویژه کسب و کار خودتان را ایجاد کرده و از سردرگمی نجات پیدا کنید.
بوم کسب و کار چیست؟
بوم کسب و کار یک برنامه یک صفحهای است که به شما کمک میکند نقشه کسب و کار خود را در یک نگاه مرور کنید. به بوم کسب و کار اصطلاحا بیزنس پلن هم می گویند. وقتی یک کار بزرگ به چند بخش کوچک و جزئی تقسیم میشود کنترل و مدیریت آن خیلی راحتتر خواهد بود. در واقع هر بخش از سایر بخشها تفکیک میشود و در عین حال پیوستگی و اثرگذاری خود را حفظ میکند.
چرا بوم کسب و کار مهم است؟
میتوان گفت بوم کسب و کار نظم خاصی به برنامهها و ایدههای اولیه شما میدهد و در هر مرحله میتوانید آن را بازبینی و اصلاح کنید. به کمک این ابزار میتوانید از هدر رفتن ایدهها و زمان خود پیشگیری کنید. افراد زیادی بدون طراحی بیزنس پلن اقدام به راه اندازی کسب و کار میکنند و بعد از مدت کوتاهی شکست میخورند. یکی از دلایل این موضوع میتواند عدم توجه به اهمیت بوم کسب و کار باشد. این بوم نقشه راه شماست. با این ابزار هدفها، منابع مالی، هزینهها، منابع انسانی، ارزشهایی که خلق میکنید، شرکای شما و …. در یک نگاه قابل تحلیل هستند.
بخشهای مختلف بوم کسب و کار
بوم کسب و کار در واقع 3 بخش کلی دارد شامل: مشتریان، صاحبان کسب و کار، ارزشهای پیشنهادی. در واقع ارزشهای پیشنهادی دو بخش دیگر را به هم وصل میکند. اگر صاحبان کسب و کار، با محصول یا خدمات خود ارزشی برای مخاطبان ایجاد نکنند در واقع ارتباط خود را با آنها قطع کردهاند.
همچنین بوم کسب و کار از 9 بخش جزئیتر و اصلی تشکیل میشود:
- بخشهای مشتری
- ارتباط با مشتری
- کانالها
- جریان درآمدی
- ارزش پیشنهادی
- فعالیتهای کلیدی
- منابع کلیدی
- شرکای کلیدی
- ساختار هزینه
قبل از تعیین و تحلیل این بخشها باید حتما هدف کسب و کار خود را مشخص کنید تا سوالات پیش روی خود را دقیقتر بدهید.
0 تا 100 بوم کسب و کار
قبلا گفته بودیم که بوم کسب و کار از سه بخش اصلی تشکیل میشود که همان سه بخش از 9 بخش کوچکتر تشکیل شده است. در ادامه به توضیح این 9 بخش میپردازیم.
بخشهای مشتری
در این بخش باید به چند سوال پاسخ دهیم: مخاطب ما چه کسی است؟ چه ویژگیهایی دارد؟ سن، جنسیت، تحصیلات، زبان، محل زندگی، سبک زندگی، نیاز، سرگرمیها، علاقهمندیها و …. مخاطب ما چیست؟ ما برای چه کسانی ارزش خلق میکنیم؟
بخشی از افراد مشتری ما هستند بخشی هم مشتری ما نیستند یا قرار نیست هیچوقت مشتری ما باشند. مشتریهای ما حتما باید ویژگیهای مشترک و بارزی داشته باشند. در این بخش باید بعد از پاسخ به این سوالات، ببینیم که دقیقا چه افرادی در گروه مشتریان ما قرار میگیرند. ممکن است ما چند نوع مشتری داشته باشیم. مثلا دانشآموزان، دانشجویان و معلمان. دستهبندی مشتریان باید مشخص شود و به بوم کسب و کار اضافه شود.
ارتباط با مشتری
این ارتباط به معنای هر نوع تعامل با مشتری است. در این بخش باید بررسی کنید که کدام راه ارتباطی با مخاطب بهترین راه است؟ آیا مخاطب شما تنها مصرفکننده محصول یا خدمت است یا در تولید آن هم نقش دارد؟ ما در تصمیمگیریهای مشتری به او کمک میکنیم تا بهترین تصمیم را بگیرد یا اینکه خودش به تنهایی تصمیم بگیرد و انتخاب کند؟ چه درصدی از تعامل ما ماشینی و چه درصدی از آن، انسانی است؟ آیا این تعاملات شامل خدمات خودکار و خلق مشترک هم هست؟ چطور مخاطب را به مشتری تبدیل کنیم؟ بعد از پاسخ به این سوالات، بهترین راههای ارتباطی، نوع تعامل و آنچه باعث رضایت مخاطب میشود را به بوم کسب و کار اضافه کنید.
کانالهای توزیع
کانالهای توزیع ارتباط شما با مخاطبان را برقرار میکنند. در واقع در کانالهای توزیع، خدمات و محصول به مخاطب معرفی میشود. در کانالهای توزیع خدمات یا محصولات ارائه میشوند. امکان ارائه ارزش پیشنهادی و ارزیابی آن ارزش را فراهم میکنند. خدمات پس از فروش هم از طریق همین کانالها انجام میشود. باید ببینید که بخشهای مختلف مشتریان کدام کانالها را برای دسترسی به شما ترجیح میدهند؟ کدام کانالها امکانات بهتر و بیشتری ارائه میدهند؟ کدام کانالها مقرون به صرفه هستند؟ هدف این بخش عرضه درست محصول یا خدمت به بازار و ارائه خدمات حین و پس از فروش است.
جریان درآمدی
جریان درآمدی همان روش پول در آوردن شماست. ممکن است شما تنها یک روش داشته باشید یا اینکه با توجه به تنوع ارزشهای پیشنهادی روشهای مختلفی داشته باشید. نکته مهم این است که باید این روشها نظم داشته باشند و از همان ابتدای کار مشخص باشند.
در این بخش به این سوالات پاسخ دهید: مشتری برای چه ارزشی حاضر است هزینه کند؟ مشتریها برای چه چیزهایی هزینه میکنند؟ چه نیازهایی دارند که ما توانایی کسب درآمد از رفع آن نیازها را داریم؟ مشتریها چگونه پرداخت انجام میدهند؟درگاه پرداخت؟ کارت به کارت؟ هر جریان درآمدی چه سهمی از درآمد شما را دارد؟
انواع جریان های درآمدی:
فروش دارایی، حق عضویت، اجاره، اعطای حق امتیاز، دستمزد کارگزاری، حق وساطت و انجام تبلیغات.
ارزش پیشنهادی
قبل از هر چیزی به این سوال پاسخ دهید که چرا مشتری باید از بین تعداد زیادی کسب و کار، محصول و یا خدمات شما را انتخاب کند؟ ارزش پیشنهادی و مزیت شما نسبت به رقبا چیست؟
ارزش پیشنهادی در واقع منفعت مشتری از تهیه محصول یا خدمت شماست. این سوالات در خلق ارزش پیشنهادی به شما کمک میکند: آیا محصول شما جدید و به روز است؟ مرتب بروزرسانی میشود؟ قیمت مناسبی دارد؟ هزینههای مشتری را کاهش میدهد؟ خدمات پس از فروش دارید؟ تضمین بازگشت وجه دارید؟ استفاده از محصول شما راحت است؟
ارزش پیشنهادی نقطه اتصال مشتری و مجموعه شماست. در واقع ارزش پیشنهادی از مخاطب شما مشتری میسازد. میتوان گفت مهمترین بخش کسب و کار شماست همین است.
فعالیتهای کلیدی
فعالیتهای کلیدی مهمترین فعالیتهای یک کسب و کار هستند. باید دید بخشهای دیگر برای انجام درست رسالت خود به چه فعالیتهایی نیاز دارند؟ مثلا کانالهای توزیع یا ارتباط با مشتری یا جریانهای درآمدی نیازمند چه فعالیتی هستند؟ ایا این فعالیتها شامل تولید هستند؟ یا حل مسئله یا پلتفرم؟ یا شبکه؟
فعالیتهای کلیدی در واقع همان کارهایی هستند که اگر حذف شوند به کسب و کار ضربه میزند یا چیزی از آن باقی نمیماند. مثلا تولید در یک کارگاه تولیدی فعالیت کلیدی محسوب میشود اما تبلیغات جزو این دسته نیست.
منابع کلیدی
منابعی که حذف آنها مانع از ادامه کار شما میشود منابع کلیدی هستند. مثل منابع انسانی، تجهیزات فنی، دانش و مهارت نیروی انسانی، منابع مالی و …. . منابع کلیدی توسط صاحبان کسب و کار یا شرکای کلیدی آنها تامین میشود.
شرکای کلیدی
شما میتوانید برای ارتقای کیفیت کار خود یا تامین بخشی از منابع کلیدی یا کاهش ریسک، برای خود شریک انتخاب کنید. ببینید شرکای کلیدی شما کدام یک از منابع کلیدی را تهیه میکنند یا کدام فعالیت کلیدی را انجام میدهند؟ دقت کنید که شرکای شما باید هدفی مشترک با شما داشته باشند. شما باید ویژگیهای مشترکی با هم داشته باشید.
ساختار هزینه
در جریان همه کارهای مربوط به کسب و کار هزینههایی ایجاد میشود. همه بخشها از تعامل با مشتری و حفظ آنها تا خلق ارزش پیشنهادی نیازمند هزینه هستند. ساختار هزینه میتواند ارزشمحور یا هزینهمحور باشد. تمرکز ساختار هزینهمحور بر کم کردن هزینههاست. تمرکز ساختار ارزشمحور بر خلق ارزش است. برخی از مدلهای کسب و کار هزینه محورتر هستند.
در این بخش باید به این سوالات پاسخ داد: مهمترین هزینههای کسب و کار شما چیست؟ پرهزینهترین منابع و فعالیتها کدامند؟
پیام در گوشی درباره خلق مدل کسب و کار
اگه دوست داری در این زمینه بیشتر بدونی میتونی کتاب خلق مدل کسب و کار رو مطالعه کنی!